صمد بردیده معروف به صمد عقاب خواننده فولکلوریک اهل شیراز بود. وی متولد ۱۳۱۹ بود و از سال ۱۳۴۰ به صورت رسمی وارد عرصه هنر خوانندگی شد. اجراهای او بعد از انقلاب اسلامی با نام صمد بردیده طی دو کاست به نامهای سرو ناز و کوک مست منتشر شد. صمد عقاب در ششم آذر ۱۳۷۴ در سانحه رانندگی بدرود حیات گفت.
سید جواد بدیع زاده خواننده، موسیقیدان و نواساز ایرانی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران به دنیا آمد. وی موسیقی ردیف سنتی و گوشههای بیشمار آن را از پدر و نیز از دایی خود «میرزا یحیی سعید واعظین» که او نیز از واعظان مشهور زمان خود بود، فرا گرفت. بدیعزاده با افتتاح رادیو به جمع هیات ارکستر آن زمان رادیو پیوست و در کنار هنرمندانی چون «حسین تهرانی»، «مرتضی نی داوود»، «حبیب سماعی» و «استاد ابوالحسن صبا» آثار مشهوری را در حوزهٔ موسیقی ایرانی پدید آورد. بدیعزاده سالها عضو شعر و موسیقی رادیو تهران بود.
بهمن علاالدین معروف به مسعود بختیاری (۱۳۱۹-۱۳۸۵) خواننده ترانههای محلی بختیاریها با گویش بختیاری بود. او در سال ۱۳۱۹ در مسجد سلیمان و در خانواده ای پرجمعیت، سنتی متولد شد. بهمن علاءالدین زاده منطقه عشایری لالی از توابع مسجد سلیمان بود و طبیعتاً صداهای ناب ایل در گوشش موج می زد.از این مهم تر، رویکرد آگاهانه وی به احیای آوازهای بومی با اشعاری جدید است.مسعود بختیاری در طول عمر خود هیچ گاه زنی اختیار نکرد و پس از بازنشستگی نیز در جمع خانوادگی خواهرش در کرج می زیست. وی پسدر "صبحگاه روز جمعه، پس از ۶۶ سال زندگی بدون حاشیه، در بیمارستان" کسری" جهانشهر این شهر دار فانی را وداع گفت...
رویای با تو بودن... بازهم برای تو مینویسم تا بدانی که یادتو در لحظه لحظه من جاریست. باز هم از دیوارهای فاصله عبور میکنم ودر ژرفای لحظه باتوبودن گم میشوم و در آن لحظه رویایی اوج در دریای بی پایان چشمانت غرق میشوم تا در آن لحظه در نگاه تو گم شوم تا خودم را بیابم واز زندان لحظه های بی تو رها شوم.....شاید بتوانم به رویای با توبودن برسم ...
گفتمش : دل میخری؟ گفتا چند؟ گفتمش دل مال تو تنها بخند! خنده کرد و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بودT دل ز دستانش بر زمین افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود !!!
نگاه کن که غم درون دیده ام، چگونه قطره قطره آب می شود، چگونه سایه سیاه سرکشم، اسیر دست آفتاب می شود، نگاه کن تمام هستیم خراب می شود، شراره ای مرا به کام می کشد، مرا به اوج می برد، مرا به دام میکشد، نگاه کن تمام آسمان من، پر از شهاب.... ادامه را در ادامه مطلب بخوانید
روزگاری خواهد رسید . . . همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ، به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی، دلت هوایم را خواهد کرد . . . به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را . . . به یاد خواهی آورد خنده هایم را . . . به یاد خواهی آورد اشک هایم را . . . به یاد خواهی آورد آغوشم را . . . مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی : من آغوشت را می خواهم