


.jpg)
نگاه کن که غم درون دیده ام، چگونه قطره قطره آب می شود، چگونه سایه سیاه سرکشم، اسیر دست آفتاب می شود، نگاه کن تمام هستیم خراب می شود، شراره ای مرا به کام می کشد، مرا به اوج می برد، مرا به دام میکشد، نگاه کن تمام آسمان من، پر از شهاب.... ادامه را در ادامه مطلب بخوانید
روزگاری خواهد رسید . . . همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ، به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی، دلت هوایم را خواهد کرد . . . به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را . . . به یاد خواهی آورد خنده هایم را . . . به یاد خواهی آورد اشک هایم را . . . به یاد خواهی آورد آغوشم را . . . مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی : من آغوشت را می خواهم
کودکی...دخترکی...موقع خواب... سخت پاپیچ پدر بود و از او میپرسید زندگی چیست؟ پدرش از سر بی صبری گفت: زندگی یعنی عشق دخترک با سرپرشوری گفت: عشق را معنا کن، پدرش داد جواب بوسه ی گرم تو بر گونه من دخترک خنده .........
باز باران، با ترانه ميخورد بر بام خانه. خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل ديوانه ات کو؟ روزهاي کودکي کو؟ فصل خوب سادگي کو؟ يادت آيد روز باران؟ گردش يک روز ديرين؟ پس چه شد ديگر، کجا رفت؟ خاطرات خوب و رنگين. در پس آن کوي بن بست… در دل تو، آرزو هاست. کودک خوشحال ديروز، غرق در غمهاي امروز. ياد باران رفته از ياد، آرزوها رفته بر باد. باز باران، باز باران ... ميخورد بر بام خانه. بي ترانه بي بهانه. شايدم، گم کرده خانه....
زیباترین حرفی که یه پسر میتونه به معشوقش بگه: بعد از تو تنها دختری که عاشقش میشوم دخترمان است
خدا شونه ها مونو فقط واسه اینکه کوله بارغم ها مونو روش بذاریم نیافرید. آفریدتابعضی وقتها بندازیمشون بالاوبگیم بی خیال دنیا!